مواد اولیه آجر

عمده مواد اولیه آجر خاک های رسی است. در بعضی موارد هم از خاک هایی که عمده ترکیب آنها ماسه های سیلیسی است به عنوان مواد کمکی همراه مواد رسی استفاده میشود.برای شناسایی خاک های رسی لازم است، کیفیت خاک رسی به صورت عمومی شناسایی شود. خاک های رسی از تجزیه مستقیم سنگ های آذرین به دست می آیند و یا از تجزیه و هوازدگی شیل های حاصل می شوند.در مورد حالت اول این مواد به دو شکل برجا و یا رسوبی خود را نشان می دهند. یک دسته از خاک های رسی، برجا هستند که در لابه لای خود معمولاً دارای مقادیری رس های پر آلومین، ماسه های سیلیسی، میکا و فلدسپات می باشند.عمدتاً این خاک، به رنگ های روشن و تا حدودی به رنگ سفید هستند. این گونه خاک ها در صنعت آجر ساختمانی کاربردی ندارند و برای تولید آجر نسوز از آن استفاده می شود.این خاک ها دارای پلاستیسیتی متوسط هستند. دوم خاک های رسی رسوبی است که تحت عنوان Sedimentary rocks شناخته میشود. این خاک ها دارای رنگ هایی از خاکستری تا سیاه و یا از کرمی پر رنگ تا قرمز هستند. کانی های موجود در آنها، عمدتاً رس های پر آلومین (مثلاً کائولین) –پیروفیلیت و پیریت- سیلیس به صورت کوارتز هستند. مشخصه این خاک ها علاوه بر رنگ، پلاستیسیتی زیاد آنها است. تفاوت این خاک ها، با خاک های رسی حاصل از هوازدگی شیل ها، در نداشتن و یا محدودیت وجود ناخالصی هایی نظیر گچ و نمک و سایر املاح محلول می باشد.

رنگ بعد از پخت این گونه خاک ها معمولاً قرمز است؛ اما دسته دوم خاک های رسی، یعنی آنهایی که از هوازدگی شیل ها حاصل می شوند، به دلیل این که شیل های سطحی زمین در مناطقی که بیرون زدگی دارند با لایه های آهکی مجاور می شوند و در جریان هوازدگی و وجود باران های اسیدی شسته شده و در دشت ها جریان می یابند، دارای مقادیر قابل توجهی کربنات های کلسیم و منیزیم و املاح محلول کلسیم و سدیم می باشند. عمده کانی های رسی این رس ها، مونت –موریلونیت ها، کلریت و ایلیت هستند. درصد رس های با کیفیت نظیر کائولین و پاپروفیلیت در این گونه خاک ها کمتر است و بررسی مکرر آنالیز XRD این گونه رس نشان می دهد که این گونه رس ها، مراحل فرسایش مکرر بیشتری را نسبت به رس های حاصل از تجزیه مستقیم سنگ های آذرین گذرانده اند. خاک های رسوبی مناطق مرکزی و شرق اصفهان، حاصل از تجزیه و هوازدگی شیل های نهشته شده شمال تا شمال شرقی و شمال غربی و حتی مناطق جنوبی آن می باشد.

سنگ ها بر حسب این که دارای مقادیری مواد آهکی هم باشند و یا فقط ماسه های سیلیسی در برداشته باشند؛ به دو دسته ماسه سنگ های آهک دار و یا ماسه سنگ های سیلسی-سیلیکاتی تقسیم می شوند. ماسه سنگ های سیلیسی-سیلیکاتی که دارای مقادیر کافی رس باشند، حالت تورق داشته و به آنها شیل گفته می شود.خصوصیت عمده شیلها این است که دارای رس ها ثانویه هستند و رس های ثانویه اصولاً دارای اکسید آهن هستند، اما به دلیل اینکه این گونه مواد معدنی بعد از تشکیل در لایه های عمیق زمین قرار گرفته اند، آهن سه ظرفیتی موجود در رس ها، تبدیل به آهن دو ظرفیتی شده که به رنگ سیاه تا سبز می شود. رنگ سیاه به خاطر غلظت زیاد یون آهن دو ظرفیتی و رنگ سبز به دلیل غلظت کم آهن دو ظرفیتی است.
همین وضعیت رنگ سیاه شیل، با پخت خاک های شیلی در دماهای بالای  1000 درجه سانتیگراد در کوره ها قابل استحصال است. خاک های شیلی سبز رنگ، معمولاً مقدار سیلیس آنها بیشتر است و رس آنها کمتر بوده و در نتیجه اکسید آلومینیوم کمتری دارند. خاک های شیل سیاه، رس بیشتری داشته و اکسید آلومینیوم آنها هم بیشتر است. بدین ترتیب باید گفت شیل های سیاه رنگ متورق، اصولاً بر شیل های سبز رنگ برتری دارند.

نحوه شناسایی و بهره برداری از مواد اولیه معدن

خاک های رسوبی، اصولاً در دشت ها تشکیل و تجمع می کن. هر کجا منطقه کوهستانی باشد و در آن منطقه کوهستانی، سنگ های آذرین، پگماتیت ها، فلدسپات، کوارتز، بازالت، آندزیت و غیره باشد، در پایین دست این منطقه کوهستانی و در آبرفت ها و دشت های منطقه، خاک های رسی حاصل از تجزیه سنگ های آذرین ممکن است وجود داشته باشد. هر کجا که توده های شیل و ماسه سنگ شیلی باشد در دشت های منطقه مربوطه رس تشکیل می شود.

شناسایی از طریق نقشه های زمین شناسی

سازمان زمین شناسی کشور ما از حدود یک قرن پیش نقشه های با مقیاس 1/100000 و غیره را از نقاط مختلف ایران، به صورت نسبتاً مناسبی تهیه کرده است. در این نقشه ها مناطق مورد مطالعه با مشخصه دوره های مختلف زمین و تعیین عمق زیر لایه ها، چگونگی چین خوردگی ها را تا عمق 2500 متری و 3000 متری سطح تعیین نموده است. از این نقشه ها می توانیم مناطقی را که بیرون زدگی طبقات شیل دار و یا طبقات سنگ های آذرین دارند مشخص کنیم و در اطراف آن نواحی، به دنبال خاک های رسی و شیل های مناسب و یا در آجر های مهندسی، فلدپاست، تالک، بنتونیت و مواد آرژیلی که ممکن است مقادیری مواد آهکی هم داشته باشند بگردیم؛ در پی جویی این گونه خاکها 5 وسیله داریم: بیل، کلنگ، چکش زمین شناسی، ظرف محتوی اسید کلریک مجهز به قطره چکان و لیوان آزمایشگاهی. هنگامی که بخواهیم نمونه برداری کنیم ابتدا به وسیله بیل و یا کلنگ یک چاله به عمق چند دسی متر حفر می کنیم شکل(1-2) و نمونه ای از خاک را به مقدار چند گرم به طور اتفاقی برداشته و در لیوان می ریزیم و به آن جوهر نمک اضافه می کنیم. خاک های رسی خالص در جوهر نمک می جوشد و خاک های رسی آهک دار در جوهر نمک کمی می جوشد و حاصل آن پس از چند ثانیه از جوش باز می ایستد و یک دوغابی از مواد می دهد که جسمیت دارد.

خاک های مارنی و یا آهکی در جوهر نمک به ترتیب با جوشش زیادی باقیمانده کمی از خود باقی می گذارد؛ آهک ها کاملاً در جوهر نمک حل می شوند و هیچ اثری از خود در جوهر نمک باقی نمی گذارند. خاک های آهکی سیلیسی در جوهر نمک باقیمانده میگذارد اما باقیمانده ها کاملاً یک فاز جدا شونده از مانده های اسید به وجود می آورد. البته بعضی از مینرالهای رسی مثل سپیولیت-پالی گورسکیت و آتا پولژیت در اسیدها حل می شوند. این مینرال ها خوشبختانه، کاربرد آنچنانی در صنعت آجر ندارند و از این بابت می توانند به عنوان مواد آهکی فرض شوند. هر چقدر یک خاک رسی در جوهر نمک کمتر بجوشد و زودتر از جوش بیفتد، آن خاک رسی از نظر ما با ارزش تر است؛ وقتی که لایه های سطحی یک منطقه را شناسایی کردیم و مطمئن شدیم، منطقه رس دارد، سعی می کنیم لایه عمیق و عمیق تری را با حفر گودال بررسی کنیم و از هر 5/0 متر عمق یک آزمایش حلالیت به عمل آوریم.

در زمینه رس های آبرفتی و مناطق دشتی باید به یک نشانه توجه کنیم و آن این که این خاک ها در حالت طبیعی به صورت رسوبات با شکل معین هستند. هرچقدر بریدگی ها به صورت توده های وسیع تری باشند خاک آن منطقه دارای رس بیشتر و یا پلاستیسیتی بیشتری دارند.هر چقدر بریدگی ها کوچکتر باشند، ماسه ای تر هستند(شکل 1-3) در مناطق رسی، پوشش گیاهی بیشتری وجود دارد، زیرا گیاهان به آب نیاز دارند ومناطق رسی آب را در خود نگه می دارند،پس دوام گیاهان در آن مناطق بیشتر است. خصوصیت ظاهری لایه های رسی این است که حالت کلوخه ای دارد وبه راحتی به صورت پودر در نمی آید. معمولاً نمناک است؛ در آن آثار ریشه گیاهان وجود دارد و لایه لایه است؛ لایه های پر رنگ تر حاکی از خاصیت تبادل یونی بیشتر است و گویای وجود مونت موریونیت های بیشتری است. لایه های تیره تر که گاهی کاملاً به رنگ سیاه هستند گویای وجود مواد کربن دار و آلی بیشتری است.تغییر رنگ این گونه لایه های رسی، به دلیل وجود باکتری های غیر هوازی جهت تجزیه مواد آلی بوده است. حاصل تجزیه ذرات، کربن میکروسکوپی است که خود تا حدود قابل توجهی پلاستیسیتی خاک را افزایش می دهد.

شناسایی از طریق نقشه های ماهواره ای

اصولاً نقشه های ماهواره ای از طریق تابش و انعکاس امواج ماهواره ای به دست    می آید. ترکیبات معدنی، خصوصاً ترکیباتی که دارای ملکول های آب هستند، بخشی از انرژی امواج ماهواره ای را جذب و مقادیری از آن را انعکاس می دهند. امواج انعکاسی در مقایسه با مواد از پیش شناخته شده، میتواند نشانگر نوع ماده معدنی مورد نظر باشد. امروزه یکی از راه های مهم شناسایی معادن شیل و رس همین طریق است. عیب شناسایی در روش ماهواره ای این است که از این طریق نمی توان به ذخیره این معادن از جهت عمق پی برد. مکانیزم استفاده از تصاویر ماهواره ای به این صورت است که در این تصاویر، هر نقطه در روی زمین دارای دو مشخصه x,y ، مشابه طول و عرض جغرافیایی دارد. این مشخصه را می توان به دستگاه GPS وارد کرد؛ در این صورت عقربه GPS جهت حرکت به سمت نقطه مورد نظر را نشان می دهد. علاوه بر این دستگاه، فاصله را تا نقطه مزبور معلوم می نماید و بدین ترتیب ما به راحتی به نقطه مورد نظر دسترسی پیدا می کنیم.

نمونه برداری

شناسایی و نمونه برداری به طریق حفر گودال های از چند دسیمتر تا یک متر

در این روش گودال هایی به عمق چند دسی متر تا یک متر حفر گردیده و نمونه از این گودال ها برداشته می شود.

 

شناسایی و نمونه برداری از طریق سونداژ

امروزه به جای حفر چاه می توان از طریق دستگاهی به شکل (1-4) به وسیله سونداژ عمل کرد، سونداژ عبارتست از ستون های حفر شده ای که لایه ها را به طور سریع و دست نخورده به شکل ستونی، در دسترس می گذارد. شکل (1-5) سرعت عمل آن زیاد و تا اعماق چند صد متر هم امکان پذیر است.

 

نمونه برداری از طریق چاه

یکی از راه های شناسایی حفر چاه است.در این روش بدون اتکا به دستگاه حفاری و ایجاد سونداژ می توان لایه های سطحی را شناسایی نمود. این کار معمولاً با حفر چاه به طریق دستی و یا توسط بیل مکانیکی در اعماق نسبتاً سطحی میسر است.

نمونه برداری از طریق ایجاد ترانشه

این روش بیشتر برای دو مورد به کار می رود مورد اول شناسایی عمق نهشته های رسی است و در مورد دوم، یکنواختی آن را در یک طول معین مشخص می کنند. نمونه برداری به طریق ترانشه معمولاً بعد از مراحل حفر چاه و یا حفر گودال های محدود و ایجاد سونداژ صورت می گیرد.

تهیه نقشه زمین شناسی وضعیت معدن

پس از آنکه در یک منطقه اطمینان از وجود خاک رسی پیدا کردیم در این صورت باید به چگونگی توزیع مواد توجه شود. برای این کار می توانیم با حفر چاه، چه به صورت دستی و چه به شکل بیل مکانیکی مبادرت کنیم؛ و از هر نیم متر عمق یک نمونه به طور میانگین، برداشت کرده در یک کیسه نایلون جمع می کنیم و در عین حال سر زمین هم با اسید آن ها را شناسایی می کنیم.در صورتی که اطمینان پیدا کردیم که ذخیره معدن از جهت عمق یک نتیجه اقتصادی به همراه دارد؛بر اساس مقیاس نقشه های ماهواره ای و یا نقشه های زمین شناسی، محدوده خاک رس را تعیین می کنیم و بر اساس ابتدا هر 500 متر یک سونداژ می زنیم(شکل 1-6).در صورتیکه کیفیت ها یکسان باشد نیازی به زدن سونداژ های با فاصله کمتر نمی باشد، در غیر این صورت فاصله سونداژها را 250 متری انتخاب می کنیم و اگر در این حالت هم کیفیت خاک یکسان نبود، فاصله ها را 125 متری انتخاب کرده تا در نهایت، وضعیت یکسانی در دو سونداژ نزدیک به هم مشاهده شود،نتایج نمونه های هر چاه را اول با بررسی آزمایش اسید و پس از اطمینان از وجود خاک مناسب، با بررسی آزمایشگاهی کافی، بررسی کرده و وضعیت نهشته رسی را در طبقات، مشخص می کنیم، در این وضعیت، نقشه منطقه رسی با چگونگی گسترش و عمق آن و نوع دانه بندی دانه رس-سیلت و ماسه را تعیین می کنیم.